اتمام حجت بر ضلالتپیشگان (قرآن)خداوند قبل از نزول عذاب بر گمراهان ، بر آنها اتمام حجت میکند . در این مقاله آیات مرتبط با اتمام حجت بر ضلالتپیشگان معرفی میشوند. ۱ - عذاب بعد از اتمام حجتنزول عذاب بر جوامع ضلالتپيشه، پس از اتمام حجّت الهى بر آنان: ۱. «مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا؛هر كس هدايت شود، به نفع خود هدايت مىيابد؛ و آن كس كه گمراه گردد، به زيان خود گمراه مىشود؛ و هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را به دوش نمىكشد؛ و ما هرگز قومى را مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كنيم. (تا وظايفشان را بيان كند).» ۲. «فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ • وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى عَلَى الْهُدى فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ؛ امّا قوم عاد به ناحق در زمين تکبّر ورزيدند و گفتند: چه كسى از ما نيرومندتر است؟! آيا نمىدانستند خداوندى كه آنان را آفريده از آنها قويتر است؟! و بخاطر اين پندار پيوسته آيات ما را انكار مىكردند. امّا ثمود را هدايت كرديم، ولى آنها نابينايى و گمراهى را بر هدايت ترجيح دادند؛ به همين جهت صاعقه عذاب خواركننده بخاطر اعمالى كه انجام مىدادند آنها را فرو گرفت.» ۲ - عدم گمراهی قبل از اتمامحجتمنزّه بودن خدا از گمراه كردن انسانها، قبل از اتمامحجّت بر آنان: «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ممكن نيست خداوند قومى را، پس از آنكه آنها را هدايت كرد و ايمان آوردند گمراه و مجازات كند؛ مگر آنكه امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، (براى آنان بيان نمايد و آنها مخالفت كنند)؛ زيرا خداوند به هر چيزى داناست.» ۳ - علت اتمامحجت خداوندعلم بيكران خداوند باعث اتمامحجّت او بر بندگان قبل از به گمراهى كشاندن آنها: «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ممكن نيست خداوند قومى را، پس از آنكه آنها را هدايت كرد و ايمان آوردند گمراه و مجازات كند؛ مگر آنكه امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، (براى آنان بيان نمايد و آنها مخالفت كنند)؛ زيرا خداوند به هر چيزى داناست.» ۴ - اتمامحجت و ربوبیت الهیاتمامحجّت خدا قبل از اغواى گمراهان، مقتضاى ربوبیّت وى: «وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛و هر گاه خدا بخواهد شما را به خاطر گناهانتان گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودى به حالتان نخواهد داشت. او پروردگار شماست؛ و به سوى او بازگشت داده مىشويد.» «غوى» به معناى گمراهى است. ۵ - روشهای اتمام حجت خداوندروشهای اتمام حجت خداوند بر گمراهان عبارتند از: ۵.۱ - قرآناتمامحجّت الهى بر گمراهان، به وسيله قرآن: ۱. «قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ؛بگو: اى مردم! حقّ از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده؛ هر كس در پرتو آن هدايت يابد، به نفع خود هدايت مىشود؛ و هر كس گمراه گردد، به زيان خود گمراه مىگردد؛ و من مأمور (به اجبار) شما نيستم.» مقصود از «الحق» قرآن است. ۲. «وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ؛ ۵.۲ - تبيين راه حق از باطلاتمامحجّت خداوند بر مردم، با تبيين راه حق از باطل و هدایت از گمراهى: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛اكراهى در قبول دين، نيست. زيرا راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنابراين، كسى كه به طاغوت وشیطان، و هر موجود طغیانگر كافر شود و به خدا ايمان آورد، به محكمترين دستگيره چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.» ۵.۳ - تبیین احکام و حقایقاتمامحجّت خداوند بر ضلالتپيشگان، با تبيين احکام و حقايق: «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ممكن نيست خداوند قومى را، پس از آنكه آنها را هدايت كرد و ايمان آوردند گمراه و مجازات كند؛ مگر آنكه امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، (براى آنان بيان نمايد و آنها مخالفت كنند)؛ زيرا خداوند به هر چيزى داناست.» ۵.۴ - ارسال انبیاءاتمامحجّت الهى بر گمراهان، به وسيله ارسال انبیا: ۱. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم، جز به زبان قومش؛ تا حقايق را براى آنها آشكار سازد؛ سپس خدا هر كس را بخواهد و مستحق بداند گمراه، و هر كس را بخواهد و شايسته باشد هدايت مىكند؛ و او توانا و حكيم است.» ۲. «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ؛و قبل از آنها بيشتر پيشينيان نيز گمراه شدند.» ۶ - پانویس۷ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۷۴، برگرفته از مقاله «اتمام حجت بر ضلالتپیشگان». |